نوشته شده توسط : vavmusic

خالق یک اثر ماندگار بودن آرزوی بزرگی است
که از ابتدا در ذهن همه هنرجویان آموزش آواز میدرخشد.
در کلام آرزویی ساده است و اما بهایی دارد همسنگ عمری.
دوستی می گفت: هنرمندان زنده اند تا به چنین آرزویی جامه عمل بپوشانند
و خوشا آنان که قبل از مرگ خالق چنین آثاری بودند. خوشا بحالت محمد نوری.

چندان دور نیست شبی که آرام و باوقار و سرشار از محبت چشم در چشم شیفتگانش دوخت و گفت:

برای پدرانتان خواندم، برای شما هم میخوانم. دوست دارم برای فرزندانتان هم بخوانم و ….

وای گل سرخ و سپیدم کی میایی

بنفشه برگ بیدم کی میایی

تو گفتی گل درآید من میایم وای گل عالم تموم شد کی میایی

دیگر نه نیاز به سازی بود و نه آوازی ….

و چه انبوهی آن شب پایکوبان لحظه های انتظار را می پیمود. تا جان مریم چشم گشاید.

آموزش آواز پاپ

سال قبل در چنین روزی ( اول دیماه 1308) ، محمد نوری در تهران چشم به جهان گشود.
در جوانی آواز را نزد خانم اولین باغچه‌بان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه،
اساتید هنرستان عالی موسیقی، فراگرفت.

او شیوهٔ آوازی خود را متأثر از اساتیدی چون حسین اصلانی و ناصر حسینی می‌دانست. محمد نوری موسیقی را زبانی جهانی و از آن تمام اقوام و ملت‌های روی زمین می‌دانست پس اقتباس و الهام از هنر کلاسیک غرب را سنگ بنای تفکر زیبایی شناسانه خود قرار داد.

دوران نوجوانی محمد نوری ، یعنی دههٔ بیست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی درمیان مردم ایران،
به‌ویژه نسل جوان بود که بخشی را می‌توان متأثر از نشر و پخش وسیع‌تر موسیقی علمی
و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست.

محمد نوری در همین سال‌ها با خواندن اشعار نوینی که برروی نغمه‌های روز مغرب‌زمین
و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شده‌بود، کار خوانندگی را آغاز کرد.
او طی سال‌های بعد، با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود،
توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد
و با اجرای دیگرگونه آثار بزرگان موسیقی آن روزگار، فضای متفکرانه‌ای به گونهٔ آوازیِ خود داد.

آموزشگاه موسیقی

شخصیت هنری وی چنان ریشه ای در مکتب آموزشی آکادمیک و کلاسیک هنر داشت
که هیچ هنرمند آکادمیکی از همکاری با وی دلزده و خسته نمی شد.
چه این هنرمند جوانی جویای نام باشد و استادی سرد و گرم چشیده و موی در هنر سفید کرده.

بزرگترین خواننده مکتب کلاسیک تاریخ موسیقی ایران طی پنج دهه بیش از سیصد قطعهٔ آوازی اجرا کرد.
وی در سال‌های پایانی عمر چند اجرا به نفع بیماران خاص داشت.
اما اولین حضور رسمی وی روی صحنه در اواخر دهه هفتاد رخ داد.

محمد نوری را در آن کنسرت
بردیا کیارس ( رهبر کنونی ارکستر مجلسی تهران بعنوان سولیست ویلن)،
رامین بهنا ( سرپرست فعلی گروه بهنا آنسامبل و از موسسین گروه آویژه)،
عین الله کیوانشکوه ( نوازنده پیشکسوت درامز )،
بابک ریاحی پور( نوازنده گیتار باس)،
مهراد شریف بختیار ( نوازنده پیانو و کیبورد)
و آیدین احمدی نژاد نوازنده ویلنسل همراهی می کردند.
تصاویری از این اجرا بارها و بارها از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شده است.

نوری در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت.
بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی «سیروس شهردار» و «فریدون فرزانه » و«مصطفی پورتراب» رفت
و از آن‌ها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت.
آواز کلاسیک را نزد اولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد
و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت؛
شیوه‌ای که به سختی می‌توان آن را در زیر شاخه‌ای از شاخه‌هایی چون پاپ، کلاسیک و… گنجاند.

آموزش آواز سنتی

محمد نوری فارغ‌التحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران،
و مبانی تئاتر از دانشکدهٔ علوم اجتماعی بود.
او پس از انقلاب اسلامی و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنری خود را با آلبوم در شب سرد زمستانی
همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸از سر گرفت
و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت.
در سال ۱۳۸۵او از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.

محمد نوری پس از سال‌ها مبارزه با بیماری سرطان مغز استخوان
و وخامت وضعیت جسمانی در شامگاه ۹مرداد ۱۳۸۹در بیمارستان جم در تهران دیده از دنیا فروبست.

دو سال پس از مرگ این هنرمند بزرگ مراسم اولین جایزه سالانه موسیقی محمد نوری
به همت موسسه توسعه هنرهای معاصر و بانک ملی و …
در تالار وحدت با همراهی ارکستری که شاکله اصلی آنرا نوازندگان اولین کنسرت محمد نوری بعد از انقلاب تشکیل میداد، برگزار شد
اما متاسفانه بنا بدلایلی در همان گام نخست متوقف شد.



:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 24 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

تا سال‌ها شایعات فراوانی دربارهٔ علت مرگ ناصر عبداللهی وجود داشت
و مرگ او که بین هنرجویان آموزش آواز محبوبیت زیادی داردهمچنان این موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

ناصر عبداللهی در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد.
پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانه‌دار است.
از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقه‌مند شد.
فعالیت‌های هنری خود را از سال‌های نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.

وی کار حرفه‌ای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد.
در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد.
محمدعلی بهمنی وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد.
پس از آن آلبوم‌های عشق است و دوستت دارم ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد.
ناصر عبداللهی با انتشارات فوق دچار اختلافاتی شد.
پس از آن آلبوم‌های بوی شرجی، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.

آموزش آواز

او چهار برادر و یک خواهر دارد.
ناصر در هیجده سالگی با «فهیمه غفوری» اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد
و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نام‌های نوید، نازنین و نامی است.
نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.

بیشتر اشعار ترانه‌های او از سروده‌های محمدعلی بهمنی بود.
در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود.
طوری که در سال‌های آغازین کار هنری ترانه‌های منصفی را بازخوانی می‌کرد.

ترانه‌های مورد انتخاب وی در آلبوم‌هایش عمدتاً دارای مفاهیم
اجتماعی و حماسی (مانند ترانه‌های «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوهٔ ما»)،
مذهبی (مانند ترانه‌های «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر»)
و عاشقانه (مانند ترانه‌های «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.

پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که
این کاری اسپانیولی است و از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده‌است،
اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد،
ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده‌بود.
اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده‌بود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.

آموزشگاه موسیقی

ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد.
شعر این آهنگ به گویش بندری است
و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده‌است.
بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته‌باشد
پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد.

ناصرعبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد و به کما رفت.
او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمی نژاد تهران در سن ۳۶ سالگی درگذشت
و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد.
تا سال‌ها شایعات فراوانی دربارهٔ علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

ناصر افشار، دوست ناصر عبداللهی مدتی پس از درگذشت وی از آمدن کاست جدید عبداللهی خبر داد.
کاستی که قبل از مرگش آماده کرده بود:

«ازم نخواه با تو بمونم
تو هیچی از من نمی‌دونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمی‌مونی»



:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 23 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

در ادامه مبحث آموزش آواز بهتر است کمی با پیشینه برخی خواننده ها آشناشوید.

بی شک یکی از چهره های شاخص نسل دوم در آواز پاپ، رضا صادقی است.

در آغاز فعالیت هنری صادقی زندگی عجیب و غریبش و صدایی که شبیه هیچ کس نبود از او یک ستاره ساخت.

رضا صادقی ترانه هایی ساده می سرود و نبض سلیقه مخاطب موسیقی پاپ را به درستی درک می کرد.

آموزش آواز

یکی از ویژگی های شاخص صادقی آن است که :

به فاصله کمی پس از به او ج رسیدنش بسیاری دنباله روی صدای او شدند،

حتی خواننده ای همچون بهنام صفوی در گفت و گویی اعتراف می کند:

«انکار نمی کنم! صدایم شبیه رضا صادقی است.»

نخستین آلبوم رضا صادقی، به نام «راز عشق» در سال ۱۳۷۲ منتشر شد.

این خواننده اهل بندرعباس با بیش از ۱۵ آلبوم غیررسمی در کارنامه کاری اش به نوعی سردمدار پاپ خوان های زیرزمینی به شمار می رود.

او با قطعه «مشکی رنگ عشقه» شناخته شد

و سرانجام در بزنگاه خروج از زیرزمین همچون محسن چاووشی دست از سیاه خوانی کشید.

صادقی سال ۱۳۹۰ «دیگه مشکی نمی پوشم» را منتشر کرد.

آموزشگاه موسیقی

او دو سال پیش زمانی که امیر تتلو برای مدت کوتاهی دستگیر شد

درباره موسیقی زیرزمینی در فیس بوک خود نوشت:

«این جوونایی که میگن بهشون زیرزمینی به خداوندی خدا اگه بهشون فرصت بدیم بیان روی زمین می تونن هنر این سرزمین رو بالا ببرن.»

او در همان سال در یکی از گفت و گوهای خود درباره حضور خوانندگان موسیقی زیرزمینی در فضای قانونی گفت:

«شدیدا با این اتفاق موافق هستم

زیرا اگرچه این آقایان کارهایی زیرزمینی در زمینه پاپ، راک و رپ انجام می دهند،

ولی در فضای مجاز به مراتب بهتر از هنرمندان پاپ فعالیت می کنند.»

رضا صادقی سال ها برای رسیدن به جایگاه فعلی خود تلاش کرد.



:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 23 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

محمد مصطفی مهربانی: برای اینکه بتوانیم بگوییم چه کسی خواننده هست، ابتدا باید ببینیم تعریف لغت "خوانندگی" چیست؟

بارها دیده‌ایم هر کسی که ترانه، تصنیف یا آواز می‌خواند، خود را خواننده معرفی می‌کند. عده‌ای دیگر نیز مدتی برای خوانندگی آموزش می‌بینند و بعد از مدتی هم خود را خواننده می‌دانند. عده‌ای دیگر فقط در محافل خصوصی می‌خوانند و آن‌ها هم خود را خواننده می‌دانند. افراد دیگری نیز هستند که حتی در رسانه‌های امروزی صدای آن‌ها پخش می‌شود و آن‌ها نیز خود را خواننده می‌دانند. این چند خط مقدمه‌ای بود که بپرسیم به واقع چه کسی خواننده است؟

این پرسش از آنجایی اهمیت دارد که پاسخ به آن تکلیف ما را در زمینه اینکه برای اهداف خود به چه کسی مراجعه کنیم و حد و حدود ما چقدر است را روشن خواهد کرد.

برای اینکه بتوانیم بگوییم چه کسی خواننده هست، ابتدا باید ببینیم تعریف لغت "خوانندگی" چیست؟

به‌صورت عمومی هر کسی که می‌خواند (ترانه، تصنیف، آواز) خواننده نامیده می‌شود. با این تعریف به قول استاد محمد منتشری هشتاد میلیون مردم ایران خواننده هستند و کافی است طرف لال نباشد!!

آموزشگاه موسیقی

بهتر است کمی جزئی‌تر به این قضیه نگاه کنیم. و دسته‌بندی کلی و پیشنهادی برای افرادی که خواننده هستند داشته باشیم:

دسته اول: آن‌هایی که به‌صورت آماتور می‌خوانند. این افراد نه آموزش منسجمی دیده‌اند و نه آگاهی به علم آوازی دارند و فقط به‌صورت خودجوش می‌خوانند. این نوع خوانش را می‌توان در همه اقشار جامعه و در هر سن و جایگاه اجتماعی یافت. حتی می‌توان لالایی‌های مادرانه را نیز در این دسته قرار داد.

دسته دوم: آن‌هایی که علاقه خاصی به موسیقی دارند و بیشتر با آهنگ‌ها مأنوس هستند. کارهای زیادی گوش می‌دهند، کنسرت می‌روند، و اینکه از این فضاها دور نیستند. این دسته از افراد می‌توانند با حفظ کردن کارهایی که به آن‌ها علاقه‌مند هستند به خوانش بپردازند. شاید همه ما در خاطره داریم که پدران یا مادران یا دوستان ما ترانه‌هایی از خوانندگان معروف را برای ما همیشه می‌خواندند و خاطرات شیرین آن‌ها در ذهن ما همیشه می‌ماند.

دسته سوم: افرادی که برای این علاقه‌مندی خود اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند. و مدت کوتاهی در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند و بعد آموزش‌ها را رها می‌کنند. این افراد نیز می‌توانند بخوانند.

دسته چهارم: افرادی که برای این علاقه‌مندی خود اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند. ولی این شرکت به‌صورت جسته‌گریخته و غیر منسجم هست. در بین این افراد، کسانی هستند که شاید ده یا پانزده سال هم کلاس می‌روند ولی چون جسته‌گریخته بوده هنوز یک دوره کامل آموزش را ندیده‌اند. این افراد نیز می‌توانند بخوانند.

دسته پنجم: افرادی که برای این علاقه‌مندی خود به‌صورت جدی اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند ولی چون در زندگی آن‌ها آواز اولویت دست چندم آن‌هاست، با هر اتفاقی که اولویت بالاتری نسبت به آواز برای آن‌ها دارد، از فضای آموزش کلاس خود دور می‌شوند. این افراد نیز می‌توانند بخوانند.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

دسته ششم: افرادی که برای این علاقه‌مندی خود به‌صورت جدی اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند و بعد اینکه دوره‌ای را پشت سر گذاشتند (مثلاً یک دور ردیف‌های آوازی را فراگرفتند)، از فضای موسیقی جدا می‌شوند و به اولویت‌های دیگر زندگی خود می‌رسند. و در کنار آن گاهی موسیقی را نیز در جد اجرای آماتور یا حتی تدریس دنبال می‌کنند. این افراد نیز می‌توانند بخوانند.

دسته هفتم: افرادی که به‌صورت جدی اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند ولی به خاطر تفکرات غیرحرفه‌ای خود نه در راستای تفکرات استاد خود که در راستای راهی غیرحرفه‌ای حرکت می‌کنند و حتی ممکن است یک دوره آموزشی را نیز پشت سر بگذارند. و بعد وارد فضای جدی موسیقی می‌شوند و می‌خوانند. این افراد هم به‌مانند بقیه دسته‌ها می‌توانند بخوانند

دسته هشتم: افرادی که به‌صورت جدی اقدام به شرکت در کلاس‌های آموزش آواز می‌کنند و دقیقاً بر اساس راهنمایی‌های استاد خود دوره‌ای را تمام می‌کنند. و بعد وارد فضای جدی موسیقی می‌شوند و می‌خوانند. این افراد هم به‌مانند بقیه دسته‌ها می‌توانند بخوانند.

دسته نهم: افرادی که به اهدافی خاص، آموزش‌های خاصی را برای خوانندگی می‌بینند. به‌عنوان مثال می‌توان به معتادانی که از نظر روانی می‌خواهند فارغ شوند، گفتاردرمانی‌ها، موسیقی‌درمانی‌ها، دانش آموزان مدارس و... اشاره کرد. این افراد نیز می‌خوانند.

به‌صورت کلی می‌توان کلیه کسانی که در سطح جامعه می‌خوانند را در بخش‌های بالا جای داد. ولی چند نکته قابل ذکر است:

1- افرادی که در هر کدام از این دسته‌ها جای دارند، سطوح کیفیتی مختلفی دارند. در این دسته افرادی هستند که قدرت آوازخوانی ندارند و فقط تصنیف می‌توانند بخوانند. و ضمناً این افراد نیز اینکه چگونه تصنیف را می‌خوانند سطوح کیفی مختلفی دارند. همچنین افرادی هستند که آواز می‌توانند بخوانند ولی سطوح کیفیتی مختلفی دارند.

2- درست است که تمام کسانی که در این دسته‌ها هستند می‌توانند در رابطه با خوانندگان دیگر نقد داشته باشند، ولی سؤال اینجاست چرا افرادی شدند گلپا، طاهرزاده، شجریان و... و عده‌ای دیگر از نظر کیفی شدند خوانندگانی درجه دو، سه، چهار، یا حتی پنج شدند؟ و اینکه آیا کسانی که در دسته‌های دیگر قرار می‌گیرند می‌توانند امثال خوانندگان گلها را نقد کنند؟

کلاس آموزش آواز

جواب این سؤال را به خوانندگان این متن واگذار می‌کنیم ولی فقط راهنمایی می‌کنیم که به این فکر کنید چرا شخصی مثل استاد شجریان یا ایرج یا منتشری یا امثال این بزرگان، خوانندگانی شدند دست‌نیافتنی و درجه یک؟ مگر خوانندگانی که درجه دو یا سه هستند یا از این‌ها تقلید می‌کنند، به‌مانند این اساتید تمرین نداشته‌اند؟ دوره نرفته‌اند؟

به اعتقاد نگارنده این متن، تفاوت در یک چیز مهم است و آن هم هوش، نوع نگاه و تفکر این اساتید به ظرایف هنری است که آن‌ها را از بقیه متمایز کرد و درجه یک و مرجعی مطمئن شدند. حال می‌توانید بهتر جواب دهید به این سؤال که آیا افرادی که در دسته‌های دیگر هستند می‌توانند چنین افرادی که از نظر هوش و نگاه به دنیای هنر و احساس بی‌نظیر هستند را نقد کنند؟ آیا ما واقعاً درک می‌کنیم چه فضای ماورایی را این بزرگان ارائه می‌دهند؟ آیا برایتان پیش آمده که هر بار که آثار این بزرگان را گوش می‌دهید، فضای جدیدی از هنر آن‌ها برای ما آشکار می‌شود؟ آیا افرادی که لزوماً نوازنده هستند یا پژوهشگر یا حتی شاعر می‌توانند این افراد را در حیطه هنر آوازخوانی نقد کنند یا خیر؟

این موضوع دقیقاً به‌مانند این است که اختلافی نظری بین لویی لاگرانژ و رنه دکارت در زمینه معادله‌ای در ریاضیات به وجود بیاید و یک معلم ریاضی ابتدایی به‌صورت رسانه‌ای نظر بدهد!!! یا یک زیست‌شناس در این زمینه نظر بدهد!!! وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد، به‌صورت ناخواسته تحلیل‌های اشتباه و برداشت‌های اشتباه باعث می‌شود فردی کوچک را بزرگ و فردی بزرگ را کوچک جلوه دهیم. آیا هدف ما واقعاً این باید باشد؟

واقعیت این است اگر افراد دیگر از نظر هوش و قدرت ورود به دنیای احساس و هنر، به‌مانند این اساتید توانمند بودند، خوانندگانی درجه دو یا سه نبودند. به همین دلیل است اگر استاد محمد منتشری یا دیگر بزرگان آوازی ما می‌گویند کسی که شاعر است نمی‌تواند به نقد تخصصی در زمینه هنر آواز بپردازد، یا می‌گویند دیگر آوازخوان قدرتمندی به‌مانند قبل انقلاب نداریم. این جملات نه توهین است و نه جمله‌ای خام. بلکه این جمله به‌عنوان حرفی تخصصی از افرادی متخصص در زمینه آواز به هدفی علمی بیان می‌شود.

3- افرادی هستند که به علوم مدیریتی واقف هستند و در این زمینه تخصص دارند. اشخاصی که مدیر هستند لزوماً به تمام تخصص‌هایی که در افراد زیردستشان هست نباید اشراف داشته باشند، بلکه باید قدرت کشف منابع نیروها، ایجاد بستر برای آن‌ها و هدایت منابع انسانی را در بستر فراهم شده به سمت هدف داشته باشند. این افراد می‌توانند نیروهای متخصصی چون بنان، تاج، ادیب، گلپا، مسعودی، منتشری و... را در جهت رسیدن به اهداف هدایت کنند. نمونه این فرد پیرنیای گلها بود. ولی آیا هرگز پیرنیا در مورد خوانندگان آوازی یا تصنیفی گلها، نظرات تخصصی داد؟ بی‌شک ایشان بسترهایی (کارگروه) را فراهم کرده بوده تا منابع نیروهای مستعد را شناسایی کند و در جای خود بگذارد. فردی به‌مانند مهرتاش نیز علاوه بر قدرت مدیریت، در زمینه موسیقی نیز تخصص داشت که این دو بازو کمک بزرگی به او کرد که علاوه بر مدیریت نیروهای متخصص، امر آموزش و پرورش متخصصین را نیز بتواند در دستور کار خود قرار دهد، کاری که فردی به‌مانند پیرنیا هم نتوانست انجام دهد. همین موضوعات ریز است که فردی بزرگ به نام شهیدی می‌گویند امثال مهرتاش هزاره‌اند. ولی ما متأسفانه از این جملات به‌راحتی عبور می‌کنیم. و حتی این جملات را به‌حساب علاقه شخصی این بزرگان به هم می‌گذاریم ولی غافل هستیم که وقتی بزرگ باشی در دنیایی فراتر از اینکه صرفاً علاقه شخصی علل نظراتت باشد سیر خواهی کرد.

حال سؤال بند قبل را باز تکرار می‌کنیم آیا فردی که نه قدرت مدیریت دارد و نه به‌مانند مهرتاش شاگرد درویش خان و متخصص نیست می‌تواند مدیریت عده‌ای متخصص را به عهده گیرد؟

متأسفانه وقتی اساتید بزرگ ما به‌مانند محمدرضا شجریان، محمودی خوانساری، محمد منتشری، حسین قوامی و... حرفی را در این زمینه‌ها مطرح می‌کنند، هر فردی که در هر دسته‌ای از موارد بالا قرار دارد که بی‌شک از نظر هوش و ذکاوت هنری و تکنیکی در حد و اندازه‌های این بزرگان نیست، آن‌ها را به‌راحتی زیر سؤال می‌برد. واقعاً چرا ما نباید بیاموزیم، تخصصی در زندگی عمل کنیم و در حیطه‌ای که سال‌ها برای آن تلاش کرده‌ایم عمل کنیم. باید اضافه کنیم گاهی حتی هنرجویان دست چندم نیز مدعی هستند ولی باید بدانیم در تمام این دسته‌ها ما در کجای کار قرار داریم و حد و حدود خود را بدانیم و در همان حد سخن‌رانی کنیم.



:: بازدید از این مطلب : 160
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 17 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

براي اينكه هنرجو به نحو كارآمدي تمرين آواز كند ، بايد اتاق تمرين و استوديو با ( ابزار كار ) مجهز شود. اتاق تمرين بايد تا آنجايي كه ممكن است عايق بندي شده باشد تا صدا باعث مزاحمت ديگران نشودو ديگران نيز براي خواننده مزاحمت ايجاد نكنند .
براي اتاق داشتن آكوستيك خوب ضروري است. { آكوستيك خوب } به اين معناست كه براي كنترل اصوات نامنظم در سطوح مختلف ـ تحت بهترين شرايط ـ سقف بايد بلند باشد زمين بايد فرش شده باشد و اتاق با وسايل مختلف پر بشود . از امكانات مورد نياز برا ي تمرين ، يك پيانوي كوك شده است تا در طول تمرينات كوك صحيح حفظ شود . همراهي ساز پيانو اولين نياز است . برا ي هنرجوي سطح متوسطي كه سعي در يادگيري دروس جديد دارد ، فراگيري قطعات آوازي از همان ابتدا بدون كمك پيانو غير ممكن است ، مگر اينكه هنرجو از نظر سلفژ بسيار قوي باشد .
استوديو معلم نيز بايد عايق بندي شده و داراي آكوستيك خوبي باشد و در يك مكان نسبتا ساكت واقع شده باشد . بايد از آيينه هاي قدي استفاده شود تا هنرجو بتواند سرتاپاي خود را ببيند و در نتيجه بتواند فرم صحيح بدن را حفظ نمايد.

کلاس آموزش آواز سنتی

آيينه ي دستي نيز يكي از وسايلي است كه بايد در استوديو موجود باشد تا هنرجو بتواند نماي كاملي از تمام صورت ، زبان ، دندانها ، نرم كام و سخت كام خود را ببيند. هنرجو مي تواند جاي صحيح اصوات را تثبيت كند . هنگامي كه اين نكته تثبيت شد ، احساس تكنيك صحيح آوازي باعث ايجاد صدايي زيبا ، گرم و كنترل شده مي شود . اين ايده ي خوب است كه هنرجويان هنگام تمرين آيينه هاي دستي دراختيار داشته باشند. در اين صورت احساس تكنيك آوازي صحيح درتمام مدت تمرين ، همان طور كه در طول درس لازم است ، باقي مي ماند.
وسيله ي مورد نياز ديگر ، كه بعضي ها آن را اختياري مي دانند يك ضبط صوت است كه برا ي هنرجو و مربي مي تواند بسيار مفيد باشد . هنرجويان بايد آگاه باشند كه نسبت به صدايي كه از ضبط صوت بيرون مي آيد خيلي انتقاد نكنند زيرا آن نمي تواند همانند يك ضبط حرفه اي كه در استوديوهاي آكوستيك شده است ، آيينه ي واقعي صدا باشد . در صورت تمايل مي توان هر درس را ضبط كرد وبراي مرور نگه داشت . وسايل صوتي ـ خصوصا ضبط صوتهاي كوچك قابل حمل ـ به هنرجو كمك مي كند كه تمام مراحل درس را به خوبي به خاطر بياورد . در استوديو يك ضبط صوت نيز براي معلم بسيار مفيد است تا بتواند رسيتال هاي استوديويي و قطعات موجود را براي تمرينات بعدي ضبط كند . زيرا بسياري از هنرجويان ضبط صوتهاي بزرگي دارند و ترجيح مي دهند در صورت امكان درسهايشان را با وسيله ي مجهز تري كه دراستوديو هست ضبط كنند.

منبع : كنسرواتوار موسيقى تهران



:: بازدید از این مطلب : 177
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

موسیقی نواحی گونه‌ای از موسیقی است که به نغمه‌ها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارد و از زمانی که مطالعات و پژوهش‌ها درباره آن انجام شده نام‌هایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به این گونه موسیقایی نسبت داده شده است.

تا قبل از سال 50 خورشیدی، موسیقیدانان ایرانی دو واژه عمومی برای این نوع موسیقی را به کار می‌بردند. موسیقی محلی و موسیقی فولکلور. «فولکلور» از سنتی انگلیسی می‌آید و تنها واژه باقیمانده از مکتب طبقه‌بندی دانش در انگلستان است که بعد از رویکرد ترمینولوژی جدید به ریشه‌های لاتین، هنوز هم به کار گرفته می‌شود. در فارسی این واژه را «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه» و «فرهنگ توده» ترجمه کرده‌اند.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

نسل اول پژوهندگان فرهنگ ایرانی، ترکیب موسیقی فولکلور را برای شناسایی موسیقی اقوام به کار بردند. در کنار آن‌ها واژه «موسیقی محلی» با قدمتی ناشناخته و البته بسیار متداول برای شناسایی این موسیقی در همه متون فارسی به کار گرفته شده است. اما در اواخر دهه 40، همزمان با قدرت گرفتن گرایش‌های فرهنگ‌شناسی اروپایی به‌خصوص فرانسویان در ایران، بازشناسی و تعریف دوباره واژه‌های متداول در موسیقی نیز در دستور کار مراکز دولتی مرتبط با موضوع قرار گرفت.

در اوایل دهه 50 دو واحد در رادیو تلویزیون ملی ایران به نام‌های «مرکز حفظ و اشاعه» و «گروه گردآوری و شناخت موسیقی بومی» شکل گرفت. اولی زیر نظر دکتر داریوش صفوت و نورعلی برومند بود و موسیقی دستگاهی ایران را مورد توجه قرار می‌داد و دومی با پیشنهاد فوزیه مجد، بدل به واحدی برای گردآوری موسیقی اقوام ایرانی شد. در این واحد محمدتقی مسعودیه نیز حضور داشت. با پیشنهاد این جمع، واژه‌های بومی و محلی در کلیه گزارش‌ها و مکاتبات و متون تولید شده توسط اعضا حذف شد و جای آن را «موسیقی نواحی ایران»گرفت.

کلاس آموزش آواز

تا پیش از جشنواره موسیقی نواحی کرمان، عمدتا عنوان موسیقی مقامی برای این گونه موسیقی مورد استعمال قرار میگرفت، اما بعد از این جشنواره عملا سایر نامگذاری ها در سایه این نام قرار گفت.

* برای نوشتن این مدخل از برخی از نوشته های مجسن شهرناز دار، پژوهشگر موسیقی استفاده شده است.



:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 14 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

دانلود آهنگ سپهر خلسه و تاس مانی به نام سامسونگ ❤️

:: بازدید از این مطلب : 184

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

روز جمعه ۱۴ مهر ماه علی رهبری با رهبری ارکستر سمفونیک دولتی آنتالیا فصل تازه هنری شهر آنتالیا را افتتاح مى‌کند.

به گزارش صفحه اخبار موسیقی واوموزیک ، علی رهبری برای ششمین فصل هنری به دعوت بنیاد فرهنگی و هنری شهر آنتالیا، رهبری این ارکستر را بر عهده گرفته است.

در این کنسرت علاوه بر ۲ اثر بزرگ از چایکوفسکی قطعه مشهور بولرو اثر موریس راول نیز اجرا خواهد شد.

کشور ترکیه ۲۲ ارکستر سمفونیک دولتی دارد و ارکستر سمفونیک دولتی آنتالیا یکی از جوانترین و تازه ترین آنها است. این ارکسترها هر هفته یک برنامه تازه با رهبر ها و سولیست های مختلف ارائه مى دهند.

علی رهبری مدیر هنری سابق ارکسترهایی مانند فیلهارمونیک بروکسل، فیلهارمونیک زاگرب، فیلارمونیک مالاگا و ویرتوزهای پراگ بوده که تا کنون به بیش از ۱۲۰ ارکستر مختلف سمفونیک جهان دعوت شده است همچنین بیش از ۱۵ سال نیز با ارکستر های سمفونیک دولتی استانبول و آنکارا همکاری داشته و اکنون مسولیت مهمترین کنسرت های ارکستر سمفونیک آنتالیا را به عهده دارد.



:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

نواختن ساز مزایای بسیاری دارد و می­تواند باعث انرژی بخشی به شما اطرافیانتان گردد. در این مقاله به ۱۴ مورد از این فواید پرداخته ­ایم.

۱- افزایش ظرفیت حافظه

تحقیقات نشان داده است که نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن می­شود. در یک آزمایش، به ۲۲ کودک بین سه الی چهار و نیم سال درسهای کیبورد و یا آواز داده شد. در سوی دیگر، به گروهی ۱۵ نفره نیز هیچ درس موسیقی ارائه نشد. هر دو گروه در یک کلاس پیش دبستانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، کودکانی که در کلاسهای هفتگی کیبورد شرکت می­کردند، ۳۴ درصد بهتر از سایرین در کسب مهارتهای ماندگار عمل کردند.

بنابر مقاله­ای که در مجله آنلاین تلگراف منتشر شده است، «تحقیقات اخیر نشان می­دهد که نواختن منظم یک ساز باعث تغییر شکل و قدرت مغز شده و می­توان از آن برای بهبود مهارتهای شناختی افراد استفاده کرد.» همچنین تحقیقات نشان داده­ است که نواختن منظم موسیقی باعث بهبود مهارت در استفاده از دستان، شنوایی، ذخیره اطلاعات صوتی در ذهن و حافظه در افراد می­شود. همچنین این کار می­تواند به اندازه ۷ نمره، آی کیو ی افراد را بهبود بخشد.

۲- بهبود دادن مدیریت زمان و مهارتهای سازماندهی

یادگیری نواختن یک ساز نیازمند تمرین نظم و سازماندهی می­باشد و یک موسیقیدان خوب می داند که کیفیت زمان تمرین از کمیت آن مهم تر است. یک نوازنده برای این که بتواند سریعتر پیشرفت کند، خواهد آموخت که چگونه زمان خود را سامان دهد و از زمان خود به شکل بهینه استفاده نماید.

کلاس آموزش آواز

۳- افزایش مهارت کار تیمی

مهارتهای کار تیمی از مهارتهای بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند. نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند. در یک گروه موسیقی، افراد می­آموزند که چگونه با سایرین کنار بیایند و همکاری کنند و برای نواختن یک آهنگ خوب به صورت گروهی، هر نوازنده باید یاد بگیرد که به دیگران گوش فرادهد تا افراد در کنار هم بتوانند آهنگی دلنواز خلق کنند.

۴- افزایش پشتکار

یادگیری نواختن یک ساز نیازمند صرف زمان و تلاش است که این امر باعث می­شود که صبر و پشتکار افراد در بوته آزمایش قرار می­گیرد. هیچ قطعه موسیقی را نمی­توان در بار اول بی نقص اجرا نمود و اکثر نوازندگان پیش از آنکه بتوانند قطعه­ای را به درستی اجرا کنند، بارها آن را تمرین می­کنند.

۵- بهبود هماهنگی جسمی و ذهنی

هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دستهاست. با خواندن نُت از روی یک صفحه، مغز به صورت ناخودآگاه این نُت ها را به الگوهای حرکتی تبدیل می­کند. به این مجموعه، تنفس و گرفتن ریتم را نیز اضافه کنید تا بهتر متوجه هماهنگی ایجاد شده شوید.

۶- بهبود توانایی ریاضی

خواندن نت­های موسیقی نیازمند شمارش نت­ها و ریتم­هاست که این امر می­تواند به بهبود مهارتهای ریاضی مغز کمک کند. در عین حال، مطالعه تئوری موسیقی نیازمند یادگیری جنبه­های بسیاری از ریاضی است. مطالعات نشان داده است که دانش آموزانی که سازی را می­نوازند از دانش آموزانی که سازی نمی­ نوازند، نمره­های بهتری کسب می کنند.

۷- بهبود مهارتهای درک مطلب

بنا بر تحقیقی که در مجله «روانشناسی موسیقی» چاپ شده است، کودکانی که به مدت چند سال در کلاسهای مربوط به آموزش موسیقی و آموزش ریتمهای پیچیده شرکت کرده اند، عملکرد بهتری در خواندن و درک مطلب متون از خود نشان داده اند. شاید چنین نتیجه ای چندان عجیب نباشد چرا که نوازندگی شامل خواندن و ادراک مداوم می باشد. زمانی که نوازنده نت های سیاه و سفید را روی یک صفحه می بیند، باید بتواند نام نت را تشخیص داده و آن را به حرکت دست متناسب ترجمه کند. در عین حال باید بتواند ریتمی که نتها تشکیل می دهند تشخیص دهد و الگوی مناسب را اجرا نماید.

۸- افزایش احساس مسئولیت

نواختن یک ساز مسئولیتهایی نیز به همراه خود دارد. نگهداری از ساز و حفظ آن و نیز احساس مسئولیت برای شرکت در تمرین و انجام تمرینات روزانه عواملی که می­تواند باعث افزایش حس مسئولیت افراد گردد.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

۹- افزایش تمرکز

نواختن یک ساز نیازمند تمرکز بر روی چیزهایی همچون گام، ریتم، تمپو و کیفیت صداست. نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیشتری است، چرا که باید به عملکرد سایر اعضای گروه نیز توجه کرد و آن را تحلیل نمود.

۱۰- کاهش استرس

ساز یک نوازنده متعلق به وی است و او می­تواند هر چه می­خواهد با آن بنوازد. این کار به وی کمک می کند تا احساسات خود را با استفاده از ساز بیان نماید و در نتیجه خود را از استرسها و فشارهای روزانه خالی کند.

۱۱- ایجاد احساس کامیابی

یادگیری مهارتهای دشوار نوازندگی و فائق آمدن بر چالشهای آن و تسلط بر آن با حسی از رضایت و کامیابی همراه است و اعتماد به نفس نوازنده را در انجام سایر کارهای چالش برانگیز در زندگی افزایش می دهد.



:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vavmusic

خوانندگان حرفه ای وجه تمایزهای زیادی با غیر حرفه ای ها دارند که یکی از این وجوه تمایز به انتخاب ترانه و استفاده از ترانه های خوب از نظر ادبی و همچنین از نظر اجتماعی وتناسب با نیازهای جامعه است و از نظر هماهنگی با موسیقی که به آن تلفیق شعر و موسیقی میگویند.

کلاس آموزش آواز کلاسیک

این موضوع تا آنجایی حائض اهمیت است که در برخی موارد یگانه راه موفقیت بسیاری از خواننده ها بوده و هست. موسیقی چون ظرفی ست و شعر خوراکی ست که در آن نهاده میشود و به جامعه عرضه میگردد.هر چقدر کیفیت این خوراک در خور ارزش باشد به همان میزان آن اثر در ذهن های افراد جامعه ماندگار خواهد بود.
از جمله آسیبهایی که امروزه در عرصه موسیقی ایرانی شاهد آن هستیم انتشار آثاری بی محتوا و اشعاری بی مایه و گاها پر از ایراد میباشد که وضعیت نابسامان موسیقی ما را بحرانی تر می سازد.میل به شهرت و نگاهی تجاری به خوانندگی و هنر والای آواز از سوی جوانان باعث شده که چشم از بسیاری ارزشها بسته و فقط مقصد را شهرت بپندارند و از شعر و ترانه و محتوای کلام و تکنیکهای علمی چه در ادبیات و چه در موسیقی غافل باشند.از اینرو در این آشفته بازار کسانی پیروز و ماندگار خواهند بود که بجای پرداختن به حواشی زودگذر حرفه خوانندگی و آهنگسازی به هویت و ماهیت اشعاری که در دست کار خواهند داشت توجه نمایند و خوراک ارزشمندی را به اجتماع ایرانی ارائه نمایند. باشد که خرد خوانندگان ما به آن حد از تعالی دست یابد که خوانندگی را نه شغل نه هوس و نه تفریح بپندارند بلکه آنرا رسالتی الهی و نگاهی پاک و مسولیتی سنگین بر دوش باور کنند و در راستای احیای رسالت خویش بکوشند و شرافت و آبرو و هویت شعر و ادب و فرهنگ ایران و ایرانی را در تمام جهان حفظ نمایند.

کلاس آموزش آواز پاپ



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 7 مهر 1396 | نظرات ()